قرار بود این پست، رونمایی از یادگاری‌های ارزشمند شما به مناسبت تولدم باشد که گذاشتم برای بعد. این روزها با این اتفاقاتی که افتاده هیچ حال خوشی ندارم. دوست داشتم بنویسم که چقدر این‌روزها کودک درونم فعال‌تر است اما باز دارم توی سرش می‌زنم چون دل و دماغ ندارم. اینکه چطور می‌شود که دل و دماغ نداشته باشم اما کودک درونم فعال باشد بحثی جدا می‌طلبد.

این یادداشت در خصوص دغدغه‌های این روزهایم که مرتبط با حال و هوای این روزهای جامعه است، نوشته شده و طولانی‌ست. یا مخالف عقیده شماست که ممکن است خاطرتان مکدر شود یا شبیه دیدگاه شماست که یحتمل تکرار مکررات است. پس اگر حوصله و اعصاب خواندنش را ندارید. چشم‌هایتان را خسته نکنید.

 

لینک یادداشت: قرار است مملکتمان را آباد کنیم، نه آب

 

 

+ میون ِ این‌همه اتفاق ِ تلخ، یه خبر ِ خوب شنیدم و الان خوشحالم.

+ قراره به کمک چند تا از وبلاگ‌نویس‌ها یک حرکت ِ نه چندان جدید رو انجام بدیم امیدوارم حال و هوای وبلاگ‌نویسا کمی تغییر کنه و بهتر بشه.

+ پست رونمایی از یادگاری‌ها به زودی منتشر می‌شه.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

D.T ☆☆☆OTAKU KAZOKU☆☆☆ Sandra هاستینگ ولايت نور از خویش بِه دور هنر اخبار استان ها مهام بند کاسپین دانلود اهنگ جدید - اهنگ جدید